کیمیای هم راهی

مرا تو بی سببی نیستی...

کیمیای هم راهی

مرا تو بی سببی نیستی...

بنده گی

تنها نه آنانی که بدون اندیشه

آموزه های آسمانی را

بی وقفه ، تکرار می کنند؛

و زمانها و مکانها را وزن می کنند؛

که تمامی دلباختگان فرو رفته در زمین

و آنانی که حاضر اند حتا برای اهتزاز بیرق کشورشان

جان، در طبق اخلاص نهند

مغز خویش را برای شستشو به عاریت نهاده اند.

 

پرستش، عارضه ی هولناک و معشوقه ی دائمی انسانهاست

تنها اندام این بت است که گوناگون تراش میخورد

چرا که هر قومی سایه ای از خویش را

در پیکر پروردگارش، به یادگار باقی می گذارد

 

باید در درون انسان جستجو کرد

چرا که دچار افیون تقدس بخشیدن به اشیاء ساده است

و طوق بندگی را از پذیرفتن مسئولیت خویشتن عزیزتر میدارد

و اگر گاهی این طناب هادی

اندکی شل شده ، از کشش بیافتد

انگار چیزی را از وجود او کسر کرده اند

و چونان کوری مست، که عصایش به تاراج رفته است

گاهی به چپ می کوبد و زمانی به راست

میل به باز آفرینش اسطوره ها و سمبلها

و الگو قرار دادن قهرمانان

حتا در جزئی ترین گفتارها ، کردارها و پندارها

پاسخی به همین نیاز دهشتناک است

 

آنکس که بدون منطق از تیم محبوبش سخن می راند

و اشک خویش را به سان یک قربانی

به مسلخ شکستها و پیروزی هایش می برد

و یا آنکه کورکورانه از اصول گروهی طرفداری می کند

و حاضر است برای سربلندی آرمانش

تمام به ظاهر هنجارهای خود پذیرفته را فراموش کند

دچار گرداب همین بیماری است.

 

ما همواره اسیر مثلث اولوهیت ایم

گاهی به پیشگاه پدر بندگی می کنیم

و دیگر زمانی در حضور  پسر، بردگی

گر چه در پرده های گوناگون

دل خوش به نقشهای متفاوتیم

جمله، بازیچه ی دستان بازیگردان واحدیم

کافی است اندکی تعمق کنیم

 

آیا مقدس ترین میثاقهای درون زندگی هر شخص

فراسوی قراردادهای کهنه ی قدیمی است؟

آیا فرآیند استحاله تقدس یافتن یک جسم عادی

خود معجزه ای سترگ نیست؟

آیا یک پرچم قبل از اکتشاف آن

چیزی جز  ترکیب ساده ی چند رنگ است!؟

 

آیا واقعاً آب و خاک مقدس است؟  

 

 

پ.ن.۱: نگاهی به "محاکمه" ی فرانتس کافکا  

پ.ن.۲: با پوزش بسیار نظرات پس از تایید نمایش داده می شود زین پس، خب!؟

نظرات 22 + ارسال نظر
صابر رمیم سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 17:09 http://bpencil.orq.ir

سلام
وبلاگ جامع و زیبایی داری
انشالا بتونی هروز پر بارتر به کارت ادامه بدی

خوشحال میشم سر بزنی به
مداد سیاه

بهترین مقالات روانشناسی
مطالب جالب و طنز
بهترین داستانک های ایرانی و خارجی
زندگی نامه بزرگان و اساتید ایرانی و خارجی
عکس های کمیاب و زیبا
و.....

محمدرضا سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 17:38 http://www.mamrizzio2.blogspot.com/

سلام
در دنیای مدرن تقدسی باقی نمانده آنچه محترم است جان و خرد انسان است

حسین سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 20:39 http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز دوباره به وبلاگ شما اومدم وبلاگ شما واقعا زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما

اشک ماه سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 22:14 http://www.ashkemah.blogdoon.com

آیا مقدس ترین میثاقهای درون زندگی هر شخص
فراسوی قراردادهای کهنه ی قدیمی است؟

سلام. بسیار زیبا بود

مرمر چهارشنبه 19 خرداد 1389 ساعت 10:57

بی نظیر و پرمعنا،عمیق و قبال ادراک و ......


یک سوال تخصصی...شعر شاملو؟

نگی چه جور طرفدار شاملویی هستم که بیشتر شعرهاش و نمیشناسم ها!!! من اصولا شعر خون نیستم باید جایی ببینم خوشم بیاد همون رو هی تکرار کنم.
این هم که حدس زدم از اون "فراسو" بود. اگه نیست بهم بگو..

سلام مرمر جان و سپاس از لطفت
نه از شاملو نیست این.
یه جورایی کنکاش های ذهنیه... با همین عنوان هم دسته بندیش کردم

حسین کارلوس چهارشنبه 19 خرداد 1389 ساعت 13:45 http://hosseinkarlos.blogsky.com

باید در درون انسان جستجو کرد

چرا که دچار افیون تقدس بخشیدن به اشیاء ساده است ....
خیلی جالب بود

فاطمه اختصاری چهارشنبه 19 خرداد 1389 ساعت 15:46 http://havakesh3.persianblog.ir

خوبی دوست؟

ققنوس خیس چهارشنبه 19 خرداد 1389 ساعت 17:29

درخود به جستجویی عمیق همت نهاده ام
من نقب می زنم
من حفر می کنم ..
....
پرستش، عارضه ی هولناک و معشوقه ی دائمی انسانهاست ! حرف درستی است ... اما حرف کاملی نیست ...
...
من وقتی بی دلیل عقلی از تیم فوتبالم مورد علاقه م حمایت می کنم لذتی می برم که شاید عقل نتونه توجیهش کنه ...
من وقتی صنم پرست می شوم یا صمد پرست می شوم یا ...
انسان موجود اسرار آمیزی است ...
...............................................
پست جالبی بود ... منم متوجه نشدم نویسنده ش کی بود ولی

شاید خیلی مهم نباشه که نویسنده اش کیه...مهم اینه که سبب چالشی بشه در ذهن ما !

الهام میزبان پنج‌شنبه 20 خرداد 1389 ساعت 12:38 http://www.elm1362.persianblog.ir

چرا که دچار افیون تقدس بخشیدن به اشیاء ساده است
خیلی این سطر تکونم داد
نوشتمش که یادم بمونه
ممنون از این پست
تلنگر خوبی بود
در ضمن
دارم متنم رو آماده می کنم
حتما اول هفته به روز می کنم
چشم
ببین چه دختر حرف گوش کنی هستم!

بانو پنج‌شنبه 20 خرداد 1389 ساعت 12:55 http://www.saburaneh.blogfa.com

دوست نازنینم .
آنچه نوشته ای حقیقتی است که به آن بی توجهی میکنیم .کاش بتوانیم به خود بگوئیم هر لحظه که تنها راه نجات آدمها تعقل است تنها تفکر و بالا بردن دانش راه نجات آدمهاست .
ممنون به خاطر نوشته ارزشمندت .

بانو پنج‌شنبه 20 خرداد 1389 ساعت 12:56 http://www.saburaneh.blogfa.com

شفیعی کدکنی:

« پیش از شما، به سان شما بیشمارها؛

با تار عنکبوت نوشتند، روی باد:

کاین دولت خجسته ی جاوید، زنده باد!!»

مریم اسحاقی جمعه 21 خرداد 1389 ساعت 09:44 http://www.es-haghi.com

سلام دوست عزیز

خواندنی بود.
چرا که هر قومی سایه ای از خویش را
در پیکر پروردگارش به یادگار باقی می گذارد.

مقدس همان انسانیت است.

مهتاب کرانشه شنبه 22 خرداد 1389 ساعت 01:05 http://www.mahtabkeransheh.blogspot.com


چه نوشته ای....چقدر افکار بشری در زمان های مختلف مشترک و یکسان است.جای بسی امیدواری ....ممنون از شما

دست خیال شنبه 22 خرداد 1389 ساعت 10:10 http://dastekhial3.blogsky.com

سلام حسین جان.این چالشها اگه سبب تفکر و نگاه عمیق به درون بشه نتایج خیلی خوبی به بار میاره.در آن صورت حتی ایمان هم با ذره بین تعقل مورد واکاوی قرار می گیره و خیلی اباطیل چسبیده بهش حذف میشه.
اما در مورد تقدس اب و خاک به نظرم همیشه چالش جهان وطنی و ناسیونالیسم وجود داره.مهم اینه در عین وفاداری به آب و خاک ( و نه تقدس) به دهکده جهانی هم فکر کنیم.
***
راستی به اندیس یکی اضافه کن.

نفیسه یکشنبه 23 خرداد 1389 ساعت 14:56

فوق العاده بود و تاثیرگذار...

نامیرا دوشنبه 24 خرداد 1389 ساعت 00:32 http://www.namira19.blogfa.com

به نظرم این قرار دادی بودن شامل خیلی از مفاهیم زندگی روزمره مون هم می تونه بشه.آب و خاک رو شاید ما آدمها تعریف کنیم ولی همین تعریف هم می تونه خیلی جاها ٬کاربرد مثبت داشته باشه.دقیقا به همون شکلی که می شه ازش سو استفاده هم کرد.

سکوت دوشنبه 24 خرداد 1389 ساعت 18:11 http://tak-bamdad.blogfa.com

سلام دوست من
با دو شعر
منتظر حضور و نظرات شما هستم
باسپاس

اشک ماه سه‌شنبه 25 خرداد 1389 ساعت 12:29 http://www.ashkemah1.blogdoon.com

سلام
وبلاگ قبلی فیلتر شد. با اضافه کردن اندیس 1 به آدرس جدیدم بیایید.
www.ashkemah1.blogdoon.com

نوشینه چهارشنبه 26 خرداد 1389 ساعت 00:04

سلام عالی بود

محمدرضا چهارشنبه 26 خرداد 1389 ساعت 18:08 http://mamrizzio2.blogspot.com/

حسین جان این که می گی همه چیز نسبیه شامل جمله ی خودت هم می شه؟!
اخلاق یک سری اصول جهانشمول دارد به رسمیت شناختن دیگری و آزار نرساندن به دیگران

محمد رضا جان
معلومه که جمله ی خودم هم شامل نسبیت میشه!!
با این اصل جهانشمول شدیدآ موافقم و همیشه سعی کردم تو همین چارچوب راه برم...تودر انتخاب روش زندگی خودت آزادی تا جایی که دیگران رو آزار ندی...
مرسی

طاهره کوپالی چهارشنبه 26 خرداد 1389 ساعت 20:02 http://www.darfasleshear.blogfa.com

بعد از دو سال سکوت
آمده ام
با شعری تازه که:
«حکم ِ اعدام ِ دزد ِ ریش تراش»
منتظر خواندنت هستم
با عشق و نکبت

و با متنی کوتاه برای روزهای بلندی که نبودم
از آنچه گذشت
و خیلی ها نمی خواهند بگویند
و خیلی ها نمی خواهند بدانند

طاهره کوپالی به روز شد
هرچند
کسی منتظرش نبود...

ارغوان چهارشنبه 26 خرداد 1389 ساعت 23:37 http://www.ashtarani.blogfa.com

فکر می کنم خانم ک کافکا هستم که به جرمی که نمی دانم چیست دارم محاکمه می شوم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد