کیمیای هم راهی

مرا تو بی سببی نیستی...

کیمیای هم راهی

مرا تو بی سببی نیستی...

امروز با مولوی... من مست و تو دیوانه

من مست و تو دیوانه،  ما را که برد خانه

صد بار ترا گفتم کم خور دو سه پیمانه

 

در شهر یکی کس را هشیار نمی بینم
هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه

  

جانا به خرابات آ، تا لذت جان بینی 

جان را چه خوشی باشد  بی صحبت جانانه

  

هر گوشه یکی مستی، دستی زده بر دستی
وان ساقی هر هستی با ساغر شاهانه

 

تو وقف خراباتی ،دخلت می و خرجت می

زین وقف به هشیاران مسپار یکی دانه

 
ای لولی بربط زن، تو مست تری یا من
ای پیش چو تو مستی افسون من افسانه

 
از خانه برون رفتم مستیم به پیش آمد
در هر نظرش مضمر صد گلشن و کاشانه
 


چون کشتی بی لنگر کژ می شد و مژ می شد
و زحسرت او مرده  صد عاقل و فرزانه
 

 

گفتم ز کجایی تو ،تسخر زد و گفت ای جان
نیمیم ز ترکستان،  نیمیم ز فرغانه

  

نیمیم ز آب و گل، نیمیم ز جان و دل
نیمیم لب دریا،  نیمی همه دردانه

 
گفتم که رفیقی کن با من که منم خویشت
گفتا که بنشناسم  من خویش ز بیگانه

 
من بی دل و دستارم در خانه خمارم
یک سینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه

 
در حلقه لنگانی می باید لنگیدن
این پند ننوشیدی از خواجه علیانه

 
سر مست چنان خوبی کی کم بود از چوبی 

برخاست فغان آخر از استن حنانه

  

شمس الحق تبریزی از خلق چه پرهیزی 

اکنون که در افکندی صد فتنه فتانه 

 

نظرات 24 + ارسال نظر
ققنوس خیس یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 08:22

ما هم دوباره مست شدیم

فرید صلواتی یکشنبه 13 تیر 1389 ساعت 20:48 http://www.faridsalavati.persianblog.ir

غوغا کنم[ناراحت]

میله دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 04:03

در حلقه لنگانی می باید لنگیدن
این پند ننوشیدی از خواجه علیانه

آی سودا دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 12:01 http://www.ashkemah.blogsky.com

فاطمه اختصاری دوشنبه 14 تیر 1389 ساعت 14:04 http://havakesh3.persianblog.ir

قربانت حسین عزیز
لطف داری

ارغوان سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 08:53

مستی هم درد منو
دیگه دوا نمی کنه...

دست خیال سه‌شنبه 15 تیر 1389 ساعت 15:28 http://dastekhial3.blogsky.com

یاد تن سنگین صدای افتخاری افتادم وقتی این ترانه رو می خونه.
***
ضمنا بابت پست مربوط به دوستی و سخنان ملکیان ممنون.ذخیره کردم برای خوانش دوباره و دوباره

مـامـان کـــوچـــولو چهارشنبه 16 تیر 1389 ساعت 08:31

از باده ی نیست سر خوشم ، سرخوش و مست بیزارم و دلشکسته ،ازهر چه که هست .... ستم خونم بنوشید و بکوبیدم به بد مستی وجودم حرف بیجایی شد اندر مکتب هستی ...
سلام دوست من
سپاسگذارم از حضورت
شعر قشنگی بود لذت بردم

بانو جمعه 18 تیر 1389 ساعت 17:36 http://saburaneh.blogfa.com/

چه غزل شور انگیزی .دست مریزاد

فاطمه اختصاری جمعه 18 تیر 1389 ساعت 17:56 http://havakesh3.persianblog.ir

تمام روز به من زل نزن پرنده ی کر!
بعد سه ماه آمده ام
بغض هایم را فرو خواهم خورد و چیزی نخواهم گفت
جواب هیچ نامردی و دروغی را نخواهم داد
...
فقط با دو شعر جدید از کتاب آینده ام به روزم
فقط به یاد همشهری عزیزم ساناز بهشتی
فقط با چند لینک و خبر
آرام تر و کوتاه تر از همیشه «فاطمه اختصاری» آمده است
تا بگوید:
شبیه اسلحه ی پُر، پُرم! خطرناکم!
می فهمی؟
اگرچه تکراری ست ولی مثل همیشه:
کنار پنجره ای زیر آب منتظرم...

محمدرضا جمعه 18 تیر 1389 ساعت 19:46 http://mamrizzio2.blogspot.com/

برزین شنبه 19 تیر 1389 ساعت 18:49 http://niwemang.blogsky.com

سلام
شعر مولانا در خواننده هیجان ایجاد می کند . شاید به خاطر نوعی عصیان نهفته در آن است که انسان را بر علیه چارچوب های زمان می شوراند .
موفق باشی

فرید صلواتی دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 00:25 http://faridsalavati1.persianblog.ir/

آدرس جدید حقیر http://www.faridsalavati1.persianblog.ir/[گل]

مرمر دوشنبه 21 تیر 1389 ساعت 23:54

ایییییییییی وای چرا من انقدر دیر دیدم این پست رو... اینجچا هم که صحبت از ............

این شعر مولانا رو دوست دارم .. جرفهای زیادی توش داره...

بی تا چهارشنبه 23 تیر 1389 ساعت 10:49 http://bitati.blogfa.com

سلام دوست عزیز َ از طریق وب مرمر جون با وب شما آشنا شدم و حسابی لذت بردم . پاینده باشید.

پری سه‌شنبه 29 تیر 1389 ساعت 04:05

سلام
من قبلن, اشتباه متوجه شدم مثل اینکه و تصور کردم که وب شما فیلتر شده. کاملن تصادفی سر زدم و خوشحالم که اولین مطلب رو به صورت اتفاقی, با این شعر پرشور "مولانا" شروع کردم سپاس بزرگوار

[ بدون نام ] یکشنبه 21 مهر 1392 ساعت 14:44

من ازکانون ژرورش فکری ام شعر مولاناتون بسیار زیباست البته با ملات

بنده خدا چهارشنبه 7 اسفند 1392 ساعت 17:54

فوق العاده
همین

فرشته شنبه 27 دی 1393 ساعت 16:21

طهو را جووووون شنبه 27 دی 1393 ساعت 16:23

چه شعر شور انگیزی

فرشته استوان شنبه 27 دی 1393 ساعت 16:25

از اینکه این شعر را خواندم خیلی خشحال هستم

حسن جمعه 7 آبان 1395 ساعت 00:36

سعید جمعه 7 آبان 1395 ساعت 00:38

اونجاست که به قول علی باقری ما باید غیر منطقی و دیوانه باشیم

مهدی دوشنبه 11 اسفند 1399 ساعت 11:49

من مست و تو دیوانه ما را که برد خانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد